loading...
انفاق درراه خدا



چگونه بهشتى مى شویم؟
آنها در همه حال انفاق مى کنند چه موقعى که در راحتى و وسعتند و چه زمانى که در پریشانى و محرومیتند (الذین ینفقون فی السراء و الضراء) آنها با این عمل ثابت مى کنند که روح کمک بدیگران و نیکوکارى در جان آنها نفوذ کرده است و بهمین دلیل تحت هر شرائطى اقدام به اینکار مى کنند، روشن است که انفاق در حال وسعت به تنهایى نشانه نفوذ کامل صفت عالى سخاوت در اعماق روح انسان نیست، اما آنها که در همه حال اقدام به کمک و بخشش مى کنند نشان میدهند که این صفت در آنها ریشه دار است. ممکن است گفته شود انسان در حال تنگدستى چگونه مى تواند انفاق کند؟

پاسخ این سؤال روشن است: زیرا اولا افراد تنگدست نیز به مقدار توانایى مى توانند در راه کمک بدیگران انفاق کنند، و ثانیا انفاق منحصر به مال و ثروت نیست بلکه هر گونه موهبت خدادادى را شامل مى شود خواه مال و ثروت باشد یا علم و دانش یا مواهب دیگر، و به این ترتیب خداوند مى خواهد روح گذشت و فداکارى و سخاوت را حتى در نفوس مستمندان جاى دهد تا از رذائل اخلاقى فراوانى که از" بخل" سرچشمه مى گیرد بر کنار بمانند.

آنها که انفاقهاى کوچک را در راه خدا ناچیز مى انگارند براى این است که هر یک از آنها را جداگانه مورد مطالعه قرار میدهند، و گر نه اگر همین کمکهاى جزئى را در کنار هم قرار دهیم و مثلا اهل یک مملکت اعم از فقیر و غنى هر کدام مبلغ ناچیزى براى کمک به بندگان خدا انفاق کنند و براى پیشبرد اهداف اجتماعى مصرف نمایند کارهاى بزرگى بوسیله آن مى توانند انجام دهند، علاوه بر این اثر معنوى و اخلاقى انفاق بستگى به حجم انفاق و زیادى آن ندارد و در هر حال عاید انفاق کننده مى شود. جالب توجه اینکه در اینجا نخستین صفت برجسته پرهیزکاران" انفاق" ذکر شده، زیرا این آیات نقطه مقابل صفاتى را که در باره رباخواران و استثمارگران در آیات قبل ذکر شد، بیان مى کند، به علاوه گذشت از مال و ثروت آنهم در حال خوشى و تنگدستى روشنترین نشانه مقام تقوا است.

ثورى گوید: احسان اینست که نیکى نمایى بآنکس که بتو بد کند ولى نیکى بکسى که بتو احسان کرده تجارت و مقابله بمثل است. اول چیزى را که خداوند از صفات بهشتیان بر شمرده سخاوت است و مؤید آن از اخبار خبریست در باره سخاوت از انس بن مالک روایت که پیغمبر اکرم (ص) فرمود: سخاوت درختى است در بهشت که شاخسارهایش بدنیا سرکشیده هر کس بیکى از آنها در آویزد او را ببهشت خواهد کشانید و بخل درختى است در دوزخ که شاخه هایش بدنیا سر برآورده و هر کس که بشاخه اى از آن دست گیرد او را بدوزخ برد. و على (ع) فرمود: بهشت خانه سخاوتمندان است. و نیز فرمود: سخى بخدا و بهشت و مردم نزدیک است و از دوزخ بدور میباشد و بخیل از بهشت و مردم بدور است و بدوزخ نزدیک پس از سخاوت کظم غیظ را از صفات متقیان شمرده و از اخبارى که در این باب آمده عبارتست:

1- ابو امامه گوید پیغمبر فرمود: هر کس خشم خود را فرو برد در حالى که می تواند به آن ترتیب اثر دهد (و انتقام گیرد) خداوند در قیامت وجود او را یکپارچه سرور و خشنودى سازد و در خبر دیگر است که خداوند وجودش را در قیامت در مهد امن و ایمان نگهدارد.
و نیز فرمودند: فرو برنده خشم چون شمشیر زننده در میدان جهاد است بروى دشمنان خدا و خداوند دلش را سرشار از شادى گرداند.
و نیز فرمود: قهرمان آن نیست که در کشتى پیروز شود بلکه قهرمان و پهلوان کسى است که بهنگام غضب مالک نفس خود و خویشتن دار باشد.

آیه شریفه پس از کاظمین عفو کنندگان را یاد میکند. روایت شده که پیغمبر اکرم (ص) فرمود: این دسته از مردم (عافین) در امت من خیلى اندکند مگر آنکه خدا او را نگهدارد ولى در امت هاى پیشین بسیار بوده اند و در این سخن دلیل روشنى است که گذشت از گناه مردم مورد رغبت خدایى است و هم اگر چه واجب نیست از مستحباتست.

پیغمبر فرمود: هیچ مردى از مظلمه اى عفو و گذشت نکرد مگر آنکه خداوند بوسیله آن عزتى باو عنایت فرمود. سپس خداوند می فرماید که محسنین را دوست دارد و محسن بمعناى کسى است که بدیگرى نعمتى دهد بر وجهى که خالى از هر گونه زشتى باشد و محسن بمعنى انجام دهنده کارهاى نیک نیز میباشد البته بقصد اطاعت امر خداوند و تقرب بذات اقدس الهى-
در بحار الانوار- از کتاب اختصاص از حضرت صادق علیه السلام مروى است: چون مؤمن داخل بهشت شود، ملائکه استقبال نمایند او را به ناقه هایى از نور و اسبانى از نور و جامه هایى از نور و زیورهایى از نور، و مى گویند به مؤمن: «یا ولى الله، سوار شو بر آنچه خواهى، و بپوش آنچه خواهى، و خواهش کن آنچه را که خواهى» عبادات و طاعات از متقیان و توبه کنندگان و فرق بین این دو طبقه همین قدر کافى است که ختم آیه اولى فرمود به اشاره به آنکه ایشان محسن و مستوجب و مستحق محبت خداى تعالى باشند به سبب حفظ حدود الهى، و متخلق به اخلاق حسنه باشند. و ختم آیه ثانیه فرمود به فرمایش: نعم أجر العاملین. و میان متقى محسن و مؤمن تائب فرق بسیار است.

تنبیه: در آیه شریفه اشاره است به آنکه مغفرت و بهشت براى کسى است که عمل نماید براى آن. در اسرائیلیات خداى تعالى وحى فرمود به موسى علیه السلام: یا موسى ما اقل حیاء من یطمع جنتى بغیر عمل! یا موسى کیف اجود برحمتى على من یبخل بطاعتى. یعنى: اى موسى، چقدر کم است حیاء کسى که طمع بهشت من دارد بدون عمل. اى موسى، چگونه بخشش نمایم به رحمت خود بر کسى که بخل نموده به طاعت من؟

نعم ما قیل:
ترجو النجاة و لم تسلک مسالکها ان السفینة لا تجرى على الیبس
یعنى: امید نجات و رستگارى دارى و حال آنکه نروى طریق آن را، به درستى که کشتى جارى نشود در خشگى.
شهر بن حوشب گوید: طلب بهشت بدون عمل، ذنبى است از ذنوب و انتظار شفاعت بدون سبب، نوعى است از غرور.
ابو الفتوح نوشته است: آنانکه مال نفقه و هزینه کنند در خوارى و دشخوارى در توانگرى و درویشى اول خلقى از اخلاق ایشان که موجب بهشت بود ایشان را سخاوت شمرد و رسول علیه السلام گفت: «الجنة دار- الاسخیاء» بهشت جاى سخاوتمندان است و ابو هریره روایت کرد که رسول علیه السلام فرمود: سخى نزدیک است بخدا و به بهشت و بمردمان و دور است از دوزخ.
و بخیل دور است از خداى و بهشت و مردمان و نزدیک است به دوزخ و خداى تعالى، سخى جاهل را دوست تر دارد از آنکه عالم بخیل را. و انس روایت کرد از رسول علیه السلام که گفت: سخاوت درختى است در بهشت شاخهاى آن در دنیا است هر که دست بشاخى از شاخهاى آن زند او را ببهشت برد و بخل درختى است در دوزخ شاخهاى آن در زمین است هر که دست بشاخى از شاخ- هاى او زند او را بدوزخ برد. و رسول علیه السلام گفت: از گناه سخى درگذرى که خداى دستگیر او بود هر کجا بیفتد.
مجمع: ابن عباس گفت: یعنى در حال زیادى مال و کمى آن و ممکن است مقصود آن باشد که در حال غم و شادى از بخشش در راه خیر خوددارى ندارند و اندوه و گرفتارى مانع آنها نمى شود.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 60
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 20
  • بازدید سال : 25
  • بازدید کلی : 152